total_pages=1 جاکا

تحلیلی-تئوریک

آیا تحلیل رفتن شدید سلاح دین به مثابه ایدئولوژی حاکمیت به معنی خلع سلاح جمهوری اسلامی از نظر ایدئولوژیک است؟ و دیگری آیا شکاف نسلی اساسن ارتباطی با ایدئولوژیک نبودن خیزش ژینا داشت؟ و اگر ربط داشت این ارتباط چگونه بود. تلاش این است که به آنچه که در بطن واقعیت و در پس ظواهر قرار دارد بنگریم.
این نوشته از جمله سلسله مقالاتی است که در رابطه با جمعبندی از خیزش ژینا به مناسبت دومین سالگرد آن منتشر می شود. حجاب اجباری نقشی محوری در خیزش ژینا داشت، چرا که از ماه ها قبل جامعه حول حجاب اجباری بشدت متشنج و ملتهب شده بود، ژینا به خاطر حجاب توسط حکومت به قتل رسید، زنان و نوجوانان دختران در این خیزش حجاب های خود را سوازندند، رژیم را در اکثر مناطق حتی در بسیاری از مناطق سنتی بر سر حجاب به مصاف طلبیدند و یا بدون حجاب بر سر سکوها رفتند و نقش پیشتازی در این جنبش را به عهده گرفتند.
برخورد به نکات مثبت و منفی این خیزش، و یا برخورد به دستاوردها و کمبودها، پیشروی ها و عقب نشینی های آن، درستی ها و نادرستی های آن تنها به منظور درسگیری از این گنجینه مبارزاتی است، درسهایی که بتواند در خدمت به مبارزات آینده بکارگرفته شوند. بدون تردید این جنبش جوانب ناشناخته ای را درخود دارد که بررسی بیشتر و عمیق تر آن موکول به روشن شدن جنبه هایی دارد که هنوز آشکار نشده است. اما قبل از آن اگرمبارزات نظری، و بررسی های جدی و واقعی که عاری از پیشداوری های دگماتیستی و خالی از جانبداری های سکتاریستی، باشد و با نگاهی علمی به داده ها و واقعیت ها بپردازد می تواند نور و روشنایی بیشتری را بر مسیر راه پیشروی مبارزاتی که در راهند بیفکند.
سایت منجنیق در فلاخن شماره ۲۴۹ خود که بصورت نسخه پی دی اف بدست ما رسیده به نوبه خود با طرح سئوال « با حماس چه کنیم» تلاش کرده نقطه نظرات خود را در رابطه با نسل کشی در فلسطین و نیروهای درگیر در آن بیان کند. ما نیز در پرتو نقد این نوشته تلاش داریم به سئوالاتی که در مقدمه این نوشته طرح شده است پاسخ گوئیم. فلاخن مخاطبان و نیروهای چپ را به اجتناب از بحث های سلبی فرا می خواند و به واقع گرایی و بحث های ایجابی دعوت می کند. این که باید از واقعیت ها آغاز کرد امر مثبتی است، اما به واقعیات نه آن گونه که در ظاهر هستند، بلکه باید به درون آن نفوذ کرد، تضاد های واقعی را با روش دیالکتیکی بیرون کشید و در ارتباط با محیط پیرامون مورد بررسی قرار داد. فلاخن برای پاسخ به اینکه «با حماس چه کنیم؟» تلاش می کند با مقدمه های طولانی و بحث های حاشیه ای و پیچاندن مسایل حرف خود را بصورت ناروشن و متناقص بیان کند.
قسمت چهارم از سلسله مقالات در رابطه با جمعبندی از خیزش ژینا به مناسبت دومین سالگرد+ جمهوری اسلامی عمده ترین و مهمترین دشمن خیزش ژینا بود اما تنها دشمن آن نبود. بدتر اینکه برخی از عناصر و نیروهایی که خود را مدافع خیزش می نامیدند، از دشمنان قسم خورده خیزش ژینا بودند و در نظر داشتند که جهت این خیزش را به سوی اهداف فرصت طلبانه و مرتجعانه خود منحرف کنند. بحث فعلا بر سر نیروهای امپریالیستی و خارجی نیست کمی بعد به آنها خواهیم پرداخت. خیزش ژینا یک دست نبود، و این مسئله ای غیره منتظره نبود، هیچ خیزشی و هیچ جنبشی یک دست نیست . مردم و گروه های اجتماعی ممکن است از زوایای مختلف و یا از زاویه منافع خود به یک خیزش بپیوندند. اما چیزی که در مورد این خیزش خودنمایی می کرد، گروه هایی که هیچگونه همدلی با خیزش نداشتند اما تلاش داشتند با استفاده از امکاناتی که در اختیار داشتند، جهت خیزش را به سمت اهداف ارتجاعی و فرصت طلبانه خود منحرف کنند.