دانش آموز ان دختر و پسر جان تازه ای
را به خیزش سراسری مردم دمیدند.
با باز شدن مدارس در مهرماه دسته دسته
دختران و پسران دانش آموز نیز به مدرسه انقلاب گام نهادند و با ورودشان به میدان
نبرد انقلابی علیه کفتاران جمهوری اسلامی جان تازه ای را به کمپ خیزش انقلابی مردم
دمیدند. ورود این نیروی جوان و نوجوان برای مبارزه و پیروزی علیه جمهوری اسلامی هم اهمیت بلافصل دارد و هم بلندمدت. بی دلیل
نیست که شور و شوق این جوانان ، شور و شوق بسیاری را نیز در میان مردم و مبارزان
به وجود آورده است. این نوجوانان قبل از اول مهر که مدارس گشوده شدند در مبارزات
نیز شرکت می جستند از جمله نوجوانان عزیزی چون نیکا، حدیث و سارینا... که توسط
مزدوران به خاک افتادند و غم از دست رفتنشان به خشم توده های مردم علیه جلادان
حاکم تبدیل شد و انگیزه قدرتمندی شد برای نوجوانان که به خیزش سراسری مردم بپیوندند. اما ورود این
نوجوانان به مثابه یک دسته و گروه پرشور تاثیری کیفی در جنبش مردم داشته است و ویژه
گی های برجسته ای به این خیزش داده که در
اینجا تنها به چند جنبه مهم آن اشاره می کنیم :
۱- تاثیردر تناسب قوا : ورود نیروهای تازه نفس
به میدان نبرد، تاثیر بزرگی در تناسب قوا
بین انقلاب و ارتجاع گذاشت و کمپ انقلاب را بشدت تقویت نمود، این نوجوانان دبیرستانی
در اقصی نقاط ایران از کلانشهرها مانند تهران گرفته تا شهرهای کوچک و بزرگ بخصوص در کردستان حضور
دارند و همانند دانشجویان در یک نقطه متمرکزند و هم بستگی و تاثیرات متقابل میان
شان آنان را
به عمل متحدانه می کشاند. این شور و هیجان را نیز به خانواده ها انتقال می دهند و
به صورت خودبخودی خانواده ها را نیز به نوعی درگیر جهت و سمت خود می کنند.
۲- رادیکالیسم : دختران و پسران دانش آموز از
خشم آگین ترین اقشار جامعه نسبت به جمهوری اسلامی می باشند و بر رادیکالیسم خیزش
نیز تاثیر مهمی دارند. گرچه دختران دانش آموز بودند که پیشتاز پیوستن به مبارزات
سراسری شدند و توانستند تاثیرات مهمی را
بر پسران دانش آموز نیز بگذارند. روحیه جوان، نترس، پرنفس و پر از امید به آینده این
بخش از جامعه نیز حال و هوای جنبش را تازه گی خاصی بخشیده است. این نوجوانان و
بخصوص دختران نوجوان بیشترین فشار روحی از قوانین تبعیض آمیز جمهوری اسلامی را
متحمل شده اند. از همان ابتدای زندگی در
خانواده و اجتماع با تبعیض روبرو بوده اند. به آنها حقنه شده که بدن و سرو صورتشان نه به
خودشان بلکه به دیگری تعلق دارد و اختیارش با دیگری است و به همین دلیل باید خود
را به اجبار با حجاب بپوشانند. در گرما و سرما، در کلاس و بیرون از خانه باید با
حجاب و پوششی که که از آن بیزاربوده به اجبار کنار بیایند ویا با مزاحمت های حراست
مدارس و یا ضرب و شتم ها و پرونده سازی های نهاد دراکولایی گشت ارشاد و عواقب آن
روبرو شوند. این نوجوانان درک کرده اند که
حکومت و نهادهای حکومتی نقش مهم و تعیین کننده ای را در وضع و اعمال به زور
این قوانین زن ستیزانه بر عهده داشته اند. در نتیجه هم نمایندگان رژیم در مدرسه و
هم دولت و مزدورانشان بدرستی مورد هدف
دختران و پسران مدارس قرار گرفتند و ضربه کاری و سختی به رژیم و مزدورانشان در
مدارس وارد کردند.
۳- مهر شکست ایدئولوژیک نظام- این نیروها ی
جوان مهر تعیین کننده ای را بر شکست ایدئولوژیک رژیم وارد کردند، رژیمی که قرار
بود جوانان مکتبی و مومن به عقاید رهبران جمهوری اسلامی را تحویل جامعه دهند. در عوض این جوانان حکم دادند که برنامه آموزشی جمهوری اسلامی نه تنها شکست خورده بلکه جوانان
و نوجوانان به حق از اعمال به زور دین و هر گونه آدابی که مربوط به دین باشد بیزارند. این چندمین بار است که برنامه های آموزشی
جمهوری اسلامی شکست می خورد. تدابیر و برنامه های متنوعی را که سال ها و در دوره های مختلف برای تربیت نسل های مومن اسلامی
آن هم از نوع شیعی ای آن بکار بردند و هم چنین اختصاص نیروی وسیع انسانی، مالی و تبلیغاتی،
برای سانسور، تحریف و یا حذف هنر،علم و دانش، نتیجه نداد. این برنامه ها و تدابیر
هر بار باعث شد که ضدیت با مبانی اخلاقی و دینی جمهوری اسلامی بیشتر و بیشتر شود.
اما اینبار دیگر تنها در سطح نتیجه ندادن باقی نماند بلکه نسل جدید با جدیت هر چه
تمامتر و در بطن اوضاع حاد سیاسی و انقلابی به جنگ و مبارزه علیه جمهوری اسلامی
برخاسته است. آموزش جهل و خرافات نه تنها به کت این جوانان نرفت که آنها را به
سختی خشمگین و عصیانگر نسبت به نظام و هر آنچه که مربوط به نظام است کرده است.
اینان آینده سازان این جامعه اند. رژیمی که از نظر فکری منشا جهالت است پیر و کهنه
و فرتوت عاجز از درافتادن با نسل جوانی است که عصیانگر و با شوروشوق است.
۴- ورود نوجوانان مدرسه ای به صورت گروهی و در
برخی مناطق بصورت یک پارچه ضربه محکم و کاری به روحیه رژیم و دستگاههای سرکوب و نهادهای مختلف آن وارد کرد. هرچند که رژیم
سرکوب گر سعی می کند این ضربات کاری به خود را بروز ندهد و یا اهمیت پیوستن جوانان
به خیزش را بی اهمیت جلوه دهد و یا به روی
خود نیاورد، اما مهم این است که دیگر از هیچگونه مشروعیتی برای ترمیم نیروهای
ایدئولوژیکش برخوردار نیست و بسختی می
تواند حتی ظاهر خود و روحیه نیروهای سرکوبگرش را حفظ کند.
۵- پتانسیل جهت گیری واقعی و علمی به تاریخ: این
نیروی پر شور و شوق و کیفی که از نظر فکری تعلق و وابستگی طبقاتی ندارد از پتانسیل و آمادگی بیشتری برخوردار است که درک
خود از مسایل انقلاب را علمی تر کند و آنرا فرای مبارزه با جمهوری اسلامی ببرد.
مبارزه با حجاب و قوانین تبعیض آمیزاسلامی علیه زنان اگر چه بسیار مهم است اما
بیان مبارزه با یک سیستم و نظام استثمارگرانه سرمایه داری در کل نیست. درک و فهم
از قوانین این نظام سرمایه داری به ما امکان می دهد که در مقابل جمهوری اسلامی از
نظام های استثماری دیگر دفاع نکنیم و تجربه سال ۵۷ تکرار نکنیم. تجربه ای که در آن
نظام دیکتاتوری و وابسته سلطنتی پهلوی سرنگون شد اما با دخالت وساطت و همکاری
امپریالیست های غربی و حمایت بلوک امپریالیستی شرق دارودسته خمینی و باندهای
تبهکار ش حاکم شدند و یک نظام استثماری ، ستمگرانه مذهبی و بشدت سرکوبگر جایگزین
آن شد.
این جوانان که تجربه این نظام سرکوبگر و ضد
انسانی را دارند قابلیت و توانایی آن را نیزدارند که درس های تاریخ ایران و جهان و
تحولات جهانی را دریابند. این جوانان با مطالعه سوسیالیسم علمی و مطالعه تجارب
واقعی تاریخ انقلابات یکی دو قرن اخیر ونه آن تاریخ تحریف شده و غیر واقعی که توسط
نظام اسلامی و یا امپریالیست ها شب و روز به مردم و جوانان حقنه می شود، به درکی
والاتر از رهایی واقعی بشریت دست یابند.
درود به نوجوانان مبارز این نو نهالان انقلاب
که مهرتاییدی بر شکست این ایدئولوژی ستمگرانه و استثمارگرانه رژیم نهادند و امید
برای آینده را در شرایط انقلابی کنونی جانی تازه دمیدند.
جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران
۱۸ مهر ۱۴۰۱
آدرس سایت : jaka۲۰۲۰.com
ای میلjaka.ir۲۰۲۰@gmail.com