جنبش دانشجویی ماه مه ۱۹۶۸ فرانسه و جرقه اعتصاب میلیون ها کارگر و جنبش توده ای سراسری
جنبشی که این ایده را که « قدرت سرمایه داری کشورهای امپریالیستی را نمی توان به چالش طلبید» در هم کوبید!
جنبش دانشجویی فرانسه در ماه مه ۱۹۶۸ به صدای جامعه مبدل گشت و میلیونها نفر از مردم، هنرمندان و بویژه کارگران را فرا گرفت. دانشجویان با ایجاد ۶۰ سنگر شبانه با هر آنچه در دست داشتند و با به اهتزار درآوردن پرچم های سرخ به سرعت مبارزات خود را به بیرون از دانشگاهها و به سراسر فرانسه سرایت دادند. مبارزات دانشجویان با اشغال دفاتر مدیریت دانشگاه نانتر وبدنبال آن سوربن پاریس آغاز شد. دولت فرانسه تحت رهبری دوگل، سراسیمه به سرکوب خشن دانشجویان پرداخت اما این جنبش، نه تنها در هم شکسته نشد بلکه فراتر رفت و دیگر اقشار جامعه و بوِیژه کارگران را در بر گرفت.
در همان زمان میلیون ها نفر از توده های کارگر، دهقان و دانشجو، در چین درگیر مبارزه ای حیاتی بر سر حفظ قدرت پرولتری و مبارزه ای برای تغییر جهان بینی و سرنگونی رهروان سرمایه داری در چین پرولتری بودند. رهروان سرمایه داری در تلاش بودند تا قدرت را کاملا غصب و دولت پرولتری در چین را سرنگون کنند و آن را به سوی سرمایه داری سوق دهند (همان کاری که بعد از مرگ مائو با کودتایی خونین و جنایتبار علیه خط مائوئیستی وگروه چهار نفر انجام دادند). این مبارزات که تحت رهبری مائو تسه دون، صورت می گرفت انقلاب کبیر فرهنگی پرولتری نام گرفت والهامبخش بسیاری از مبارزات در سراسر جهان از جمله مبارزات دانشجویان فرانسه و بسیاری از جنبش های ضد جنگ ویتنام در اروپا و آمریکا شد. مبارزاتی که با غلبه خط رادیکال و کمونیستی کل سیستم جهان سرمایه داری را به لرزه در آورد.
دانشجویان فرانسه با فراخوان ۱۰ مه تظاهرات ده ها هزار نفره ای را در پاریس برگزارکردند و درگیریهای بیشتر آغاز گشت. در حمایت از جنبش دانشجویی در۱۳ و ۲۴ مه بیش از ۱۰ میلیون کارگر از جمله کارگران کارخانه رنو، کارمندان بخش های مختلف، حمل و نقل ... اعتصاب کردند. زندگی از حالت "عادی" خارج گشت. مردم در ابعادی وسیع درگیر بحث های سیاسی شدند. دولت فرانسه تحت رهبری دوگل که تا آستانه سقوط پیش رفت، برای یکدست کردن قدرت سیاسی، مجلس را منحل وانتخابات را فرا خواند، دوگل یک حکومت کاملا دست راستی و افراطی را برای سر کوب سبعانه تر جنبش تشکیل داد. او تلاش کرد تا اقشار محافظه کار و دست راستی جامعه را بسیج و سازماندهی کند و تظاهرات ضد جنبش دانشجویی را با حمایت گارد ملی و پلیس براه اندازد. مردم بویژه دانشجویان با شعارهای «دیگر بس است»،«ممنوع کردن ، ممنوع است» سلطه گرائی در کلیه عرصه های زندگی و سیاست را به چالش کشیدند. برای اولین بار زنان در ابعادی وسیع و با شکستن سنت های ارتجاعی در صفوف اول مبارزات قرار گرفتند. سلطه مرد سالاری و اقتدار جنسی را به چالش کشیدند که در ادامه به شکل گیری مبارزات بیشترزنان انجامید. مبارزه بر علیه قدرت سیاسی، مردم را درمقابل سیستم حاکم و مخالفت با شونیسم و سلطه امپریالیستی و بیش از پیش به حمایت از جنبش های رهائی بخش و جنگهای عادلانه در جهان و بویژه ویتنام قرار داد. این مبارزات نه تنها فرانسه بلکه کل اروپا را مجبور ساخت سیاست آموزشی خود را بدرجات زیادی تغییر دهند. مبارزات زنان از اوائل دهه ۷۰ برای حقوق مدنی و جنسی باعث جنبش رهانی زنان گشت و حق سقط جنین را کسب کرد.
شورش ماه مه ۶۸ مبارزه بر علیه سیستم استثماری را در دستور کار خود قرار داد و به مردم جامعه آموخت که برای گرفتن حق خود، راهی جز مبارزه ندارند و اینکه قدرت سیاسی را به چالش بطلبند. جنبش در پروسه مبارزه هر چه بیشتر به اهمیت اتحاد بین روشنفکران، کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه پی برده و این اتحاد را عملی ساختند. مردم شعار «به سوی دانشگاه رویم»، و دانشجویان«به سوی کارخانه رویم»را به شعارهای عمومی بدل نمودند. در این مبارزات تاریخی ۲ نفر جان باختند، ۹۰۰ نفر زخمی و بیش از چند هزار نفر بازداشت شدند.
امسال در شرایطی سالگرد جنبش دانشجویی ماه مه ۱۹۶۸ گرامی می داریم که جنبش دانشجویی دیگری در حال اوج یابی است. پردیس بسیاری از دانشگاههای جهان صحنه اعتراضات فزایندهای از سوی دانشجویان علیه حملات وحشیانه ارتش اسرائیل و نسل کشی مردم فلسطین در غزه با حمایت امپریالیست های غربی است. دانشجویان ضمن اعتراض علیه این جنایت علیه بشریت ، خواهان قطع رابطه و واگذاری دانشگاه ها از شرکت های عرضه کننده سلاح به اسرائیل اند. این اعتراضات که ابتدا از دانشگاههای کلمبیا و نیویورک آمریکا آغاز شد به پردیس بیش از ۱۵۰ دانشگاه از دانشگاههای ایالات متحده گسترش یافت و سپس بسیاری از دانشگاههای بریتانیا، هلند، فرانسه و آلمان و بلژیک را نیز در بر گرفت و فراتر از آن به لبنان و هند هم رسید.
دانشجویان همچنین به سکوت دانشگاه های خود در مقابل این نسل کشی معترضند. اما رفتار و برخورد مسئولین اکثر دانشگاهها که با مشورت مقامات کشوری صورت می گیرد، خشن و سبعانه بوده است. بسیاری از دانشگاهها به پادگان و یا به صحنه عملیات و حملات وحشیانه نیروهای پلیس علیه دانشجویان مبدل شدند. صحنه های هولناکی از حملات پلیس در دانشگاهها علیه دانشجویان صورت گرفت و نشان داد که کشورهای امپریالیستی غربی ۱- تا چه حد از نسل کشی در فلسطین حمایت می کنند. ۲- دمکراسی آنها پوشالی و تنها تا زمانی معتبر است که هیچ اعتراض جدی و واقعی علیه طبقه حاکمه صورت نگیرد. ۳- برای حفظ سیستم استثماری سرمایه دارانه خود به هر گونه وحشیگری متوسل خواهند شد. ۴- سیستم های دیکتاتوری و وابسته کشورهای تحت سلطه همچون جمهوری اسلامی ایران و طالبان در افغانستان درس سرکوب را از این قدرت ها آموخته اند و با حمایت آشکار و یا پنهان آنها به جنایات و سرکوب خود ادامه می دهند.
اما در مقابل آن، مبارزات دانشجویی در دانشگاههای آمریکا و اروپا نشان داد که دانشجویان به مثابه حساسترین قشر جامعه در مقابل شدت ستم و استثمار علیه مردم دنیا، در هر کجا که باشد بی تفاوت نیستند و به مبارزه خواهند پیوست. بخش مهمی از دانشجویان آماده اند که برای مبارزه علیه ستم و استثمار از منافع شخصی بگذرند. این یک استثنا در جهان نبوده است بلکه خاطره جنبش دانشجویی فرانسه و دیگر کشور های اروپایی و آمریکا در سال های ۶۰ را زنده می کند. تنها با این تفاوت که در سال های ۶۰ با وجود یک پایگاه سرخ پرولتری در چین که الهام بخش مبارزات بود، این مبارزات از قدرت و توان بیشتری برخوردار بودند و ضرباتش به طبقات حاکمه سرمایه داری جهانی بسیار مهلک تر بود و امکان گسترش و نفوذ عمیق در میان همه طبقات زحمتکش را بیشتر می کرد.
امروز کمبود چنین نیروی الهامبخشی بشدت احساس می شود. این مسئله نه تنها باعث می شود که دولت های سرمایه داری با آسودگی بیشتری به سرکوب دست بزنند بلکه با وقاحت بیشتری به ستمگری و حمایت از ستم در سطح جهان بپردازند.
اما تحولات در جهان بسیار سریعتر از آن است که مرتجعین تصور می کنند. ستمگری های امپریالیست ها و نسل کشی وحشیانه و جنایات جنگی دولت اشغالگر اسرائیل و حمایت امپریالیست ها بی جواب باقی نمانده است و چنان خشمی را در میان مردم جهان برانگیخته است که مبارزات دانشجویان تنها یک نمود آنرا نشان می دهد. مبارزات دانشجویان و دیگر اقشار مردم علیه این نسل کشی و همچنین علیه جنایات بیشمار دیگری که در جریان است، ازجمله جنگ افروزی در دیگر نقاط جهان ، فقر و نابرابری در سراسر کره زمین، تخریب محیط زیست در راستای سودآوردی، حمایت های آشکار و پنهان از کشورهای دیکتاتوری و وابسته مانند جمهوری اسلامی در ایران، طالبان در افغانستان ، بن سلمان در عربستان و... زمینه های مساعدی برای رشد نیروهای انقلابی و بخصوص نیروهایی که بر اساس علمی و ماتریالیستی دیالکتیکی به شرایط جهان می نگرند، ایجاد کرده است. اتکاء به علم انقلاب و کوشش و تلاش بی وقفه و فداکاری و از خودگذشتگی برای به کاربرد آن علم و مبارزه برای تغییر جهان و پیشروی بسوی دنیایی عاری از ستم و استثمار، غلبه ایده های انقلابی و کمونیستی بر جنبش های توده ای در اقصی نقاط جهان را ممکن خواهد کرد، در واقع پیروزی این جنبش ها تنها از این طریق تضمین خواهد شد.
جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران
۶ خرداد ۱۴۰۳ – ۲۶ مه ۲۰۲۴
وب سایت:jaka2020.com
ای میل: jaka.ir۲۰۲۰@gmail.com