احکام جنایتکارانه اعدام توسط جمهوری اسلامی کشیدن پرده ای
بر استیصال و درماندگی آنست
جمهوری
اسلامی با تایید حکم جنایتکارانه اعدام سه زندانی سیاسی پخشان عزیزی ، بهروز
احسانی و مهدی حسنی، سه زندانی سیاسی دیگر در تلاش است تا پرده ای بر روی استیصال
و درماندگی خود بکشد. اما این استیصال و درماندگی پوشیدنی نیست. جمهوری اعدامی در مقابل قدرت و عظمت
مبارزات مردم به در عجز و ناتوانی است و در تلاش است با ایجاد رعب و وحشت بر حفظ
نظام ارتجاعی وابسته و استثماری خود بیفزاید.
بر
اساس آمار سازمان ملل ، در سال ۲۰۲۴ تعداد اعدام ها در ایران به ۹۰۱ نفر رسیده است که در نزدیک به دو دهه گذشته
بیشترین تعداد را نشان میدهد. بیش از ۷۴ درصد اعدامهای ثبت شده در جهان (بدون در نظر
گرفتن چین) در ایران بوده است. تعداد قابل ملاحظه ای از زندانیان سیاسی عمدتن زن
که بعد از« آزاد شدن» خودکشی و یا جان خود
را از دست داده اند، شامل ارقام بالا نمی گردند. بیش از نیمی از اعدام شدگان از ملیت
های تحت ستم (کُرد، بلوچ و....) می باشند. علت بالا بودن این تعداد، مبارزات آنها
و بر این اساس صدور احکام سنگین در ارتباط با این ملیت های تحت ستم است. در این مدت تعداد اعدام زنان افزایش چشمگیر داشته و
تعداد زنانی که بعلت خشونتهای خانگی مجبور به حذف نماینده ارتجاع در خانه شده اند
نیز قرار دارند. در بین اعدام شدگان افراد زیر سن قانونی در زمان ارتکاب جرم نیز
قرار دارند. در هفته اول دیماه ۲۱ نفر و از آغاز سال ۲۰۲۵ تا کنون بیش از ۹۰ نفر اعدام شده اند. همزمان جان دهها زندانی
سیاسی را خطر جدی اعدام تهدید می
کند: پخشان عزیزی و بهروز احسانی و مهدی
حسنی(که حکم اعدام آنان توسط «دیوان جانی»تایید شده )و وریشه مرادی از فعالین
سیاسی زن و کرد ، مجاهد کور کور، عباس دریس و... جوانان اکباتان ، ۶ فعال عرب که بیش از ۶ سال است در لیست اعدام قرار دارند و.....
جمهوری
اسلامی پس از اعدام شیرین علم هولی در اردیبهشت ۱۳۸۹ این اولین بار است که حکم
اعدام را برای دو زن مبارز کُرد پخشان عزیزی و وریشه مرادی توسط یکی دیگر از قاضیان
مرگ جمهوری سالامی ایمان افشاری صادر کرده است. مهمترین جرم آنان کرُد بودن و زن
بودن است که به حقوق خود آگاه می باشندو حاضر به تسلیم در مقابل ستم نشده اند. پس
در جمهوری اسلامی چه جرمی بالاتر از این ؟ تردیدی نیست که حکم اعدام به این دو زن
مبارز نیز انتقام جمهوری اسلامی از زنان مبارزی است که نقش پیشرویی را در خیزش زن
زندگی آزادی ایفاء کردند.
جمهوری
اسلامی ارتجاعی هر دوره ای که از مردم و یا امپریالیستها ضربه می خورد، جهت روحیه
دادن به پایه اجتماعی نازکش و جلب حمایت امپریالیستها انتقام خود را از آزادگان در
بند می گیرد. خمینی جلاد نیز بعد از نوشیدن جام زهر به زندانها هجوم برد و خامنه
ای جلاد نیز بمثابه رهبر جمهوری اسلامی، بعد از ضربات ناشی از خیزشهای دوره اخیر
بویژه " زن، زندگی ، آزادی"، علاوه بر قتل عام ها در خیابانها و ربودن و
سر به نیست کردن ها، به جان زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان خیزش اخیر، افتاده
است.
جمهوری
اسلامی در سالی که گذشت شکست های متعددی را در عرصه جاه طلبی های خود در منطقه
خورده است و این ضربات نظام حاکم را بمراتب ضربه پذیر تر نمود و مجبور است برای
حفظ موقعیت خود به کشتار و اعدام توسل
جوید. جمهوری اسلامی هم از طرف اکثریت مردم ایران و مبارزات آنها تحت فشار جدی است
و خوب میداند که احتمال جرقه و احتراق دوره ای نوین و بمراتب قدرتمند تر از گذشته
موجودیت کل نظام را تهدید می کند و همزمان بعلت تحولات منطقه ای و جهانی ، رژیم
برای بقا و مقبولیت و پشتیبانی بین المللی مجبور است از طریق سرکوب خیزش مردم، خود
را «با ثبات و پایدار» نشان دهد تا از این طریق پروانه مقبولیت از طرف امپریالیست
ها کسب نماید. اعدامها همچنین از یک طرف حرکتی برای «اثبات ثبات » جهت مقبولیت توسط امپریالیستها و از طرف دیگر
گسترش دامنه ترور جهت جلوگیری از آتش فشانی است که لایه نازکی ازخاکستر روی آن را
پوشانده است. اما این آتش فشان به طغیان بیرون خواهد جهید و پایانی بر جنایات
جمهوری اسلامی خواهد گذارد. مبارزات زندانیان سیاسی در اعتراض به اعدام وارد
پنجاهمین هفته شده و به اکثریت زندانها گسترش یافته است. مبارزات اقشار مختلف مردم
بویژه در ضدیت با اعدام در حال گسترش است. جان زندانیان سیاسی در خطر است. نیاز است
به هر طریق ممکن آنها را از دست این رژیم خونخوار رها سازیم.
جمعی
از کمونیست های انقلابی - ایران
۲۱ دی ماه ۱۴۰۳
ای میل jaka.ir۲۰۲۰@gmail.com